آخرش وقت نکردم گله کمتر نازم
صورت ماه تو چون نور الی نور نداست
حامدم راز شکفتن توشدی دمسازم
عشق پایان ترین واژه هستی بسرا
توکنارم هستی با توجهان آوازم
حامدم ای نفس مانده در آغوش ندا
به خدایی که توراداد هنوز آزادم
چه مهنا شده ای روشنی روز مرا
با تو تا آخر هستی غزلها سازم...
دختری در شنزار...برچسب : نویسنده : 6naghos2f بازدید : 138